
یه مجله خبری معتبر داریم، یه دختر خبرنگار با بابای پر نفوذ که سر به هواست و یه پسر معمولی، از قشر ضعیف جامعه!
ویانا توی این دفتر به عنوان خبرنگار شروع به کار می کنه و خرابکاریایی به بار میاره و به خاطر نفوذ باباش اونجا موندگار میشه... این وسط این آویز هست که از دستش کم مونده سر به بیابون بذاره! حالا همه چی از ورود شخصیت های جدید شروع میشه... دو خبرنگاری که قراره دردسر بزرگی ایجاد کنن.

«مســیـح» مردی خشک و جدی که بعد چند سال برگشته تا انتقامش رو از مانیا دختری که عاشقش بوده و بگیره!!! با نقشه رئیس بیمارستانی میشه که مانیا هم اونجا کار میکنه. مانیا بیخبر از همجا وارد بازی میشه که با بی رحمی بهش تجاوز میشه و بزور باید...

داستان درباره یلدا است؛ دختری پرجنب و جوش، شیطون و تخس که با استاد جاویدش سر ناسازگاری دارد. یلدا برای انتقام از استاد تصمیم میگیرد پیشنهاد عجیب و غیرمنتظره ازدواج او را قبول کند. اما هر دوی آنها نمیدانند این تصمیم ساده، چگونه مسیر زندگیشان را به کلی تغییر میدهد. رمانی پر از خندههای شیرین، عاشقانههای لطیف و لحظات غیرقابل پیشبینی که در کنار هم تجربهای منحصر به فرد را رقم میزند.

همراز که والدینش را از دست داده، اکنون با خالهاش زندگی میکند. با آمدن عموی همراز و بازگشت او به خانواده پدری، او با امیرارسلان آشنا میشود و...
روایتی دلنشین از کشمکشهای درونی دختری جوان که با وجود مشکلات گذشته، تلاش میکند برای خودش زندگی تازهای بسازد.

پدر پروا دختر رمان ما پلیسه و بخاطر همین دشمنایه زیادی داره…وقتی پروا 15سالش بوده دشمنایه پدرش توی ماشین مادرش بمب میزارن که مادرش و برادرش پدرام بر اثر این بمب گذاری کشته میشن… و حالا پدر پروا برای اینکه به دخترش اسیبی نرسه برای اون بادیگارد میگیره…پروا همه ی بادیگارد هارو فراری میده اما یه بادیگارد میاد که یه پسر جوونه و پسر دوست پدرشه…و اونم پلیسه ولی بخاطر اینکه پدرش ازش خواسته میاد و بادیگارد پروا میشه …بادیگارد و پروا با هم خیلی لجن اما…
آینور دختر نویسندهای است که با شخصیتهای کتابهایش زندگی میکند. او شخصیتی را خلق میکند که در وجود استادش مییابد. در پس اتفاق وحشتناکی که برای او رخ داده، اشک و غم دل و جانش را پر کرده و مادرش را نگران کرده است. آرمان، پسر حاج مطیب، به دنبال تصاحب آینور است و ماجرایی که با رسیدن به موقع استاد فروتن، ناکام میماند و...
📖 نام رمان: اتانازی
✍️ نویسنده: هانی زند
💖 ژانر: عاشقانه، کلکلی، بزرگسال، طنز، اروتیک، جدید
📂 فرمت: PDF
📱 مناسب برای: گوشی، تبلت، لپتاپ، سیستم، آیفون و...
فیلمی از رابطهی جنسی یک مرد مومن و سرشناس گرفته شده که زندگی این مرد را با چالش بزرگی روبهرو کرده است. باعث و بانی این چالش بزرگ، دختر ۱۷ سالهای است که...
🔻 سودا دختری که قلبش درگیر رادمان همدانشگاهیاش میشود، اما وقتی او را با خواهرش آشنا میکند، اتفاقی غیرمنتظره رخ میدهد!
🔻 رادمان عاشق خواهر سودا شده و تصمیم میگیرد با او ازدواج کند.
💔 سودا از شدت درد، تصمیم میگیرد به خارج از کشور برود تا تحصیلاتش را ادامه دهد و خاطرات رادمان را فراموش کند.
💔 اما چهار سال بعد که به ایران بازمیگردد، متوجه میشود هنوز هم قلبش برای رادمان میتپد…
⚡ و تصمیم میگیرد با اولین خواستگارش ازدواج کند تا از احساساتش رها شود.
⚡ اما این ازدواج، سرنوشت دیگری برای او رقم میزند…
📌 آیا ازدواج صوری، راهی برای فراموشی رادمان خواهد بود؟
📌 یا این تصمیم، زندگی سودا را وارد دنیای پیچیدهتری میکند؟









